17 اردیبهشت - رادین ِ آرایشگر
سلام پسر گوگولی من رادینم دیشب تو یه خرابکاری کردی...که من روده به دلم نمونده بود از بس خندیدم... دیشب بابا وسط هال دراز کشیده بود و داشت با گوشیش صحبت میکرد... گرم صحبت بود...و تو بالای سر بابا نشسته بودی... منم مشغول انجام دادن کارهام بودم...دیدم تو داری با موهای بابا بازی میکنی... از تو اتاق داد زدم رادین داری چکار میکنی؟ رادین:با ذووووق فراووون دارم موهای بابا را قیییچی میکنم، خوشگل میکنم... پسرم از انجام کارش احساس رضایت کامل داشت و انتظار یه خسته نباشید و دستت درد نکنه کله گنده هم از ما داشت... منم فکر کردم با دستش داره به خیال خودش موهای بابا را کوتاه میکنه...