نهم تیر...ی روز خوب
سلام گلم
امروز صبح زود بابات با دوستش رفتن تهران نمایشگاه شیر الات...
ما هم ناهار رفتیم خونه خاله مهسا بصرف ماکارونی که تو عاشقشی
عصرم با خاله شمسی و خاله مهسا رفتیم مستولند
بستنی با ماست و بدون شکر و ثعلب...
خوشمزه بود ...اما کالریش خیلی کم بودو اصلا سیر نشدیم
واسه همین بعد اونجا رفتیم بستنی شاد و تو ی قیفی نصفه نیمه خوردی
بعد خاله شمسی ما رو تا سر گردو رسوند..ما هم پیاده راه افتادیم تا رسیدیم به طلافلی....که خیلی فلافلاش خوشمزه است...خلاصه مهمون مامی ساندویچی هم خوردیم و بالاخره رسیدیم خونه...
بابا هم حدود یازده و نیم شب رسید
دیروزم با هم رفتیم پیش عمو آرایشگر و ایندفعه موهاتو مدل دار زدی و تازه رو سرت خطم انداخت
پریروز عصرم با خاله مهسا اینا ی سر رفتیم خونه خاله شمسی و زود برگشتیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی