رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 22 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

چهاردهم خرداد...مهمونی مامانجون

سلام پسرم امشب شام مامانجونت همه خاله های بابا و دایی ها را سال وزرا تو شهرصنعتی دعوت کرد... امروز نهمین روز ماه رمضونه... و حسابی همه مشغول روزه دارین... عصر امروز با مامی و خاله مهسا و سامیار رفتیم یکشنبه بازار...                         ...
15 خرداد 1396

یازده خرداد..پسر خوش خط من

رادین گل ما اینروزا هوس معلم بازی کرده..من میشم معلمش پای تخته مینوسم و اونم تو دفترش... اوایل بزرگ مینوشت خیلی بزرگ... گفتم کم کم امادش کنم واسه مدرسه..گفتم مامان کوچیکتر بنویس... و همون یک حرف من تاثیر زیادی رو گل پسر داشت...ببینین چ تمیز و مرتب نوشته عشقم ...
12 خرداد 1396

28 اردیبهشت--خشایار و رای گیری

سلام عشقم خشایار پسر دایی من که شونزده سال آلمان بود چند ماهه اومده ایران منتها تهران بود... اما بالاخره امروز با خاله فروغ اینا اومد اراک تا ما هم ببینیمش... و تو که تعریفشو زیاد ازم شنیده بودی... بعد دیدن خشی گفت اخیششش بالاخره خشایارم دیدیم با هم رفتیم پارک باهنر... و اما فردای اونروز انتخابات ریاست جمهوری بود.. و تو از وقتی بیدار شدی گفتی بریم رای بدیم... و خشایارم واسه اولین بار در زندگیش بالاخره رای داد... و بعد با هم رفتیم خانه میران... ...
10 خرداد 1396

22اردیبهشت-پیک نیک

سلام گلم امروز ناهار رفتیم طرف عقیل آباد..باغ زن عمو مرضیه ات.. با خاله فرزانه اینا...و البته بابابزرگ که تنها بود.. چون مامانجون دو سه روزی رفته اهواز خونه خاله اکرم... روز خوبی بود و خوش گذشت... ...
10 خرداد 1396