15 آبان
سلام گلم
دیروز خاله یلدا(دوست مامان)آمد خونه مامانی و تو اونقدر شیطونی کردی که حسابی خودتو تو دل خاله جا کردی طوریکه خاله دیگه دلش نمی آمد برگرده خونشون.
پسرم تو از دیروز ساعت 6 بعداز ظهر که بیسکویت مادر خوردی دیگه لب به چیزی نزدی تا ساعت 8 صبح فقط آب میخوردی.نمیدونم چی شده بود هر چیزی هم که برات درست میکردم محکم لبات به هم فشار میدادی و حتی امتحانشونم نمیکردی.....
فکرکنم تو هم مثل بابایی کم خوراکی و از خوردن و خوردنی زیاد دل خوشی نداری.مامانی اینجوری که تو خدای نکرده لاغر میشی.
رادین آماده رفتن پیش عمو معین
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی