30 آذر-اولین شب یلدای گل مامان
سلام فرشته کوچولوی من
عزیز دلم امشب شب یلدا بود.بلندترین شب سال.
امیدوارم عمر شما هم طولانی باشه و سرشار از سلامتی و موفقیتهای فراوووووووووووووووووووون.
امشب خونه خاله مهسا دعوت بودیم. تا مامانی کادوی شب یلدا خاله را که تازه عروس هستند ،براشون ببره.البته خاله فروغ و عمو مصطفی هم دعوت بودند.
خلاصه ساعت حدود٤ رفتیم خونه خاله تا کمکش کنیم. جنابعالی که تا چند دقیقه فقط در حال تماشای خونه خاله بودی.بعد با روروئکت شروع کردی به شیطونی کردن.قربونت برم
شب هم برخلاف شبهای گذشته که ساعت ١٠ می خوابیدی ساعت ١١:٣٠ با هزار ترفند خوابیدی.ما هم تا حدود ساعت ٢ خونه خاله موندیم.بعد هم برگشتیم خونمون.
کادوهای اولین شب یلدا رادینم:
مامانی:سری کامل سی دی های بی بی انیشتن
خاله مهسا:سوسمار بادی
بابا:دستگاه بخور گاوی
مامان:استخر بادی
مبارکت باشه گل پسریییییییییییی.
دونه ی انار من:
و پاییز ثانیه ثانیه میگذرد
یادت نرود
اینجا کسی هست که به اندازه تمام برگهای رقصان پاییز برایت آرزوهای زیبا دارد
هزار بوسه و زمزمه عاشقانه را نثارت میکنم تا
شب ایرانی فرارسد.
هندوانه رویایت شیرین...انار موفقیت هایت پر دانه...پسته خاطراتت خندان...قصه زندگیت خوش و عمرت چون اولین شب زمستانی بلند
عزیزتر از جانم
یلدای 89 چه طولانی...پر از دعا و ارزو...وانتظار..برای من هر روزش یلداهای تمام نشدنی بود
و امسال روزهای با تو بودن چه زود و پرخاطره میگذرد...
شاید یلدای 90 بتوانم اندکی بیشتر نفس بکشمت...
میوه ی دلم...انار شیرین من
دوستت دارم
شکر خدای من