رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

25 آذر-برگشت به تهران

1390/9/27 12:58
نویسنده : رضوان
733 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزترینم

امروز ساعت 3 بعدازظهر برگشتیم تهران.تو ماشین اول یکم خوابیدی ،بعدش شروع کردی غر زدن که بابا مجبور شد وسط راه پیش یک وانت پرتقال فروشی ماشین را نگه داره تا جنابعالی هوایی بخوری.تو هم با شوق و ذوق فراوون مشغول تماشای ماشینهایی بودی که در اتوبان مشغول رفت و آمد بودن .خلاصه چند دقیقه ای اونجا توقف کردیم .بعد راه افتادیم که جنابعالی تو بغل من خوابت برد.فدات بشم فرشته کوچولوا من.

2 روز پیش عصربا مامانی و خاله مهسارفتیم خونه پسر عمه من(شهریار) اونا مرغ مینا داشتن که خیلی توجه تو را به خودش جلب کرده بود.جالب اینجا بود که بعضی از صداهایی که تو از خودت درمی آوردی را مرغ مینا بلافاصله تکرار میکرد.

شبش هم بابایی آمد اراک .و برای تو یک سگ کوچولو خوشگل آورد که تو خیلی ازش خوشت آمده بود.

 

عزیزم تو عاشق چرخ خیاطی مامانی شدی.تا مامانی روشنش میکرد تو با روروئکت تند تند میامدی طرف چرخ خیاطی و مامانی مجبور میشد کار را تعطیل کنه.

قربونت برم با اون اره و چکش و میخ و....ات.که فقط دوست داری بخوریشون............

عزیزم همیشه بابا عادت داره بالشش را دو تا کنه بذاره زیر سرش و تلویزیون ببینه.حالاهر وقت تو پیشش میخوابی و میخوای برنامه ببینی ،بالشتو این مدلی میکنه.جالبه که تو هم خیلی خوشت میاد و راحت مشغول تماشا میشی!!!!

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

mamany
26 آذر 90 23:13
azize delam movaze bash bargh khatarnake
مامان متین
27 آذر 90 10:21
سلام مامان متینم و از آشنایتون خوشحالم همین که کسی از شهرکمون هست خیلی خوشحال شدم . اگه موافقید تبادل لینک کنیم.
سمیرا مامان آنیتا
27 آذر 90 10:24
ماشالا به این گل پسر با این اسم قشنگش در پناه خدا باشی همیشه عزیزم
عسل
27 آذر 90 15:32
ايشالله آقا رادين گل هميشه صحيح و سالم باشه . با اجازه من لينكتون مي كنم . خوشحال مي شم شما هم اگه دوست داشتيد
مامان یسنا
27 آذر 90 16:17
آخی این پسر چقدر نمکیه کاش میشد از نزدیک دیدش و کلی باهاش بازی کرد
مامان رضا جونی
28 آذر 90 10:42
سلام خانمی
رضای منو رادین جونی چه وبلاگهای شبیه به همی دارن
با اجازه لینکتون میکنم
من که از رضا جونی پرسیدم می خوای با رادین خان دوست باشی گفت: آره ولی بریم خونشون.
گفتم نمی شه همین جوری دوست باشین باهم.
گفت که همین جوری نمی خوام بریم خون شون
برام حرف رضا جالب اومد گفتم براتون بنویسم.
موفق باشی عزیزم...


سلام عزیزم.
قدم شما و رضا جونی رو چشم.خوشحال میشیم تشریف بیارید.
عسل
28 آذر 90 17:57
سلام گلم ممنون که نوشتی منو لینک کردی مرسی که به من سر زدی من شما را لینک کرده بودم . فکر می کنم شما دو تا رادین و لینک کردی . که وبلاگ نی نی من نبود .
رضا جونی
29 آذر 90 14:46
شادیتون ۱۰۰ شب یلدا دلتون قد یه دریا توی این شبای سرما یادتون همیشه با ما یلدا مبارک . . .
مامان رادين
30 آذر 90 11:34
لداست ، بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست . . . شب یلدا مبارک .
سمیرا مامان آنیتا
30 آذر 90 12:07
رادین گلم اولین یلدات مبارک
نگین مامان رادین
30 آذر 90 17:46
هندونه بده قاچ کنیم لب هاتو بده ماچ کنیم غمهاتو بیار چال کنیم بخند تا ما حال کنیم عزیزم شب یلدا را برایت تبریک میگم قند عسلم امیدوارم در کنار خونواده و شیرینی های خوشمزه بهت خوش بگذره
جغله کوچولو
1 دی 90 0:54
سلام تنها چند دقیقه ناقابل مى تواند از یک شب عادى، شب یلدا بسازد؛ ولى با هم بودن است که آن را نیک نام کرده و در تاریخ ماندگار شده است شب یلداتون مبارک باشه یک عکس به مناسبت شب یلدا تو خیابون عموهام ازم انداختند خوشحال میشم ببینین و نظرتون رو توی وبلاگم بگین اینم لینک عکسم http://www.jegheleh.ir/l01.jpg شاد و موفق باشید
مامان متین
1 دی 90 11:14
ای جانبا این همه شیطنت موش بخورتت جوجو