2 دی-9 ماهگی رادین گلم

سلام پسری

 9 ماهگیت مبارک

عزیزم امروز من داشتم انار میخوردم که یکهو شکست گلوم،تو هم تو روروئکت در حال بازی با اسباب بازیت بودی که متوجه من شدی،من در حال سرفه کردن بودم که رفتم تو اتاق،تو هم یکدفعه اسباب بازیتو پرت کردی رو زمین و آمدی دنبال من و با نگرانی منو نگاه میکردی و همش میگفتی ا،ا.منم با اون حالم شروع کردم به تو لبخند زدن تا تو خیالت راحت شد و جواب لبخندم دادی و رفتی سراغ بازیت.فدات بشم که اینقدر به فکر مامانی .خیللللللللللیییییی دوستتتتتتتتتتتتتتتتتتت داررررررررررررررمممممممممممم.

برنامه غذاییت فعلا اینجوریه:

صبح که جنابعالی ساعت 7 بیدار میشی.صبحانه حریره بادام و پسته میخوری.بعد مولتی ویتامینتو-بین روز یک کوچولو حریره را با زرده تخم بلدرچین مخلوط میکنم و بهت میدم و چند دقیقه بعدش هم آب لیمو شیرین و آب نارنگی با هم مخلوط میکنم و شما نوش جان میکنی.ناهار و شام هم سوپ که از اکثر این مواد تشکیل شده:برنج-رشته سوپی-سیب زمینی-هویچ-پیاز-کدو سبز-کدو حلوایی- لوبیا سبز-لوبیا قرمز هم خیلی کم بهت میدم یک روز قبلش خیسش میکنم.بعد پوستشو جدا میکنم و دو سه تا میندازم تو سوپت-عدس-ماش-گوشت یا مرغ(دو سه روزه که گوشت چرخ کرده شروع کردم)جعفری و گشنیز - پونه خشک شده(کلسیم فراوانی دارد) را با هم میکس میکنم و بهش کره اضافه میکنم و با یک کوچولو ماست میخوری.عصرانه هم آب لیموشیرین و آب نارنگی و موز یا سیب رنده شده-بیسکویت مادر با چای خیلی کم رنگ مخلوط میکنم-گاهی هم پوره سیب زمینی-البته پوره هویج و پوره کدو حلوایی درست کردم که دوست نداشتی-

شیر هم به مقدار خیلی کم فقط تو خواب میخوری.

راستی این شعر را از وقتی که بدنیا آمدی همیشه برات میخونم و تو خیلی دوستش داری.

اولین بار که داشتم این شعر را بلند بلند برات میخوندم یکدفعه افسانه جون رسید و گفت ما در مورد دختر شنیده بودیم اما پسرشو خودت اختراع کردی.و کلی بهم خندید.........

 یک پسردارم شاه نداره                      صورتی داره ماه نداره

 به کس کسونش نمیدم                    به همه کسونش نمیدم

 به کسی میدم که کس باشه           پیرهن تنش اطلس باشه

 شاه میاد با لشگرش                         شاهزاده ها دوروبرش 

 واسه دختره کوچیکترش                   آیا بدم آیا ندم

 به کسی میدم که تک باشه             ملک باشه و ملک باشه

راستی امروز بابایی دست تورا اندازه گرفت تا مچ دستت اندازه کف دست بابا بود.البته با انگشتاش.قربون دست کوچولوت برم.

به مناسبت تولد 9 ماهگیت کیک کوچولویی واست  پختم.اما چون اون موقع خیلی خوابت میامد چند تا عکس بیشتر ازت ننداختم.