13 آذر-سی دی مهسا سعید
سلام جیگرم
الان ساعت 11 شبه و سی دی مهسا سعید در حال پخشه...
راستش این روزا سرگرمی تو از سی دی های خاله ستاره رسیده به سی دی عروسی خاله مهساااا.
وای خاله مهسا که کلی تعجب کرده و میگه بچه ها همه برنامه های کودکانه دوست دارن و رادین!!!!!
از بس فیلم عروسی را دیدیم حفظش شدیم.جالبه تا بابای عمو سعید را میبینی سریع معرفیش میکنی ممووت ممووت.....منظورت محمود ا.
ما هم میمیریم از خنده به خاطر اینکه از بین اون همه آدم تو فیلم تو سریع میشناسشونو معرفیش میکنی.
من و بابا را هم که راحت میشناسی.راستی عمو مسعود را هم از بین اونهمه مهمون شناختی و میگفتی مسوود مسوود مییا مییا همون محیا!
خلاصه امشب اومدیم خونه مامی و تو هم حالا هوس آبنبات کردی و ما آبنبات را خردش میکنیم و تو دونه دونه میذاری دهنت...
این روزا عاشق مغز تخمه افتابگردان هم شدی و کمکی میخوری.
الان بابا فیلمو قطع کرد و فریاد اعتراض تو بلند شد..مسا مساااا.
ورد زبونتم این روزا مامان دوودایی؟؟؟ بابا دوودایی؟مامی دوودایی؟؟
از ترس تو باید یواشکی مسواک بزنیم و گرنه تو هم هوس میکنی اونم با مسواک ماااا مسواک بزنی.
دیگه تا گوشی تلفن را برمیداری سریع میگی اووو سنام ......
پی تی شووووووو.....وای که مردیم از دست این پی تی شووو =پیچ گوشتی.
هر پیچی که میبینی هوس پی تی شوو میکنی...
هر وقت خوابت میاد با انگشتت دهنتو نشون میدی و میگی پستوتک بده...
قربونت برم شیرین زبونم...
اینم چند تا عکس از عروسی..
منو بردی به اون روزای خوب..
بابا و عمو سعید
دایی جووووووون من...
راستی این عکسو از تو اینترنت پیدا کردم.ربطی به این پست نداره اما خیلی بانمکه..
رادینم:
وقتی حس میکنم جایی در این کرِه ی خاکی تو نفس می کشی و من از همان نفس هایت، نفس میکشم . . .
تو باش !
هوایت ! بویت ! برای زِنده ماندنم کافی است . .