رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

19 دی-رادین و یسنا

1391/10/20 21:42
نویسنده : رضوان
581 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزم

امروز روز خیلی خوبی بود.

بالاخره بعد از یکسال و چند ماه دوست مجازی مون را از نزدیک دیدیم .

بــــــــــــــــــــــــــــــــــله رادین امروز یسنای شیرین زبون را ملاقات کرد.

 گلم امروز صبح من و تو رفتیم خونه یسنا جون و مامان مهربونش..الحق که الهه جون به تمام معنا خانم خوب و مهربونی بودند و خدا را شکر که تونستیم دوستهای گلمونو را از نزدیک زیارت کنیم.

جالبتر از همه این بود که خونه یسنا جون دقیقا واحد روبرو خونه دوستم لیلا جونه...واقعا واسم جالب بود.چه دنیای کوچکی داریم ما....

پسرم اولش که جنابعالی غریبی میکردی و رو مبل ساکت و آروم نشسته بوده.یسنا جیگری هم تو اتاقش کلی اسباب بازی واست آورده بود تا تو بازی کنی .خلاصه کم کم یخت وا رفت و اولش یسنا را زَیا (زهرا)صدا میکردی آخه هر دختر بچه ای که میبینی فکر میکنی یه جورایی زهرا دختر عموته...تا اینکه دیگه گفتی یَنا (یسنا) یک کوچولو با هم بازی کردید.

تا اینکه من و الهه جون متوجه شدیم شما دوتا سر اسباب بازی دعواتون شده اول یسنا عسلی از دست تو یک دل سیر گریه کرد و بعد تو گریه کردی...نگرانمن و الهه جون نمیدونستیم بخندیم یا... آخه تموم این کارا و این دیدارها بخاطر شما دو تا بود....

اما خدا را شکر آخرش ختم به خیر شد و شما دو تا با هم آشتی کردید.103.gif

الهه جون ،دوست مهربونم یک دنیا ممنون..

ببخش بخاطر مزاحمت من و رادین..

من و رادین شما و یسنا جون خیلی دوست داریم.48.gif

شرح این مهمونی را میتونید به قلم الهه جونم بخونین که خیلی زیبا توصیف کرده این دید و بازدید را..

http://yasnakhanoom.niniweblog.com/post137.php

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

الهه مامان یسنا
20 دی 91 1:31
قربونت برم که منو این همه شرمنده کردی... نمیدونی که وقتی رفتین چقدر دلم تنگ شده بود واستون..ببخش اگه بد گذشت عزیزم
الهه مامان یسنا
20 دی 91 1:31
تاریخ رو اشتباه زدی عزیزم
مامان نيروانا
20 دی 91 7:55
سلام رضوان جان، از آشناييتون خوشبختم. شما دوست حقيقي بهترين دوست من در اين دنياي مجازي هستين و خدا ميدونه چقدر دلم ميخواست منم توي جمع پرمهرتون بودم. خوشحالم كه توي اين سرماي زمستون دوست داشتن رو به گرمي پاس ميدارين. به اميد ديدارتون. رادينم رو ببوسين
راحله
20 دی 91 10:39
قند عسلهاااا خدا هر دوتون رو واسه پدر و مادرتون حفظ کنه خیلی ممنون رضوان جونم از لطفت.....چند روزه هوراد هیچ علامتی نشون نداده خداروشکر...فکر میکنم دعاها مستجاب شده
شقایق(مامان محمد ارشان)
20 دی 91 12:17
سلام رادین جونم من محمدارشانم اومدم بگم امروز وقتشه میپرسی وقت چی؟ من تو مسابقه نینی مد شرکت کردم. و فقط و فقط امروز و فردا(20.21دی) وقت رای دهییه! میشه به مامان مهربونت بگی بره به سایتwww.ninimod.niniweblog.com و به 0024 رای بده؟ من به رای تو نیاز دارمااااااااااااااااااا ممنونم دوست گلم
خاله مرمر
20 دی 91 18:28
قربونش گل پسرم برم که خوشتیپ کرد و به دیدن دوستش رفت. بچم جنتلمنه یسنا هم ناناز و ملوسه امیدوارم بتونید دوستای خوبی برای هم باشید
مامی
20 دی 91 22:13
مهمونی خوش گذشت ؟شنیدم خیلی با هم بازی کردید آفرین به این گلهای خوش
اخلاق

شقایق(مامان محمد ارشان)
20 دی 91 22:33
ملسی رادین جونی که بهم رای دادی
راحله
22 دی 91 19:09
خصوصی داری عزیزم
کاکل زری یا نازپری
23 دی 91 17:52
ووووووووووووووووووووییییییی چه خوببببببببببب دست الهه جون درد نکنه بابتن زحمت هاش چه حس خوبی به ادم دست میده نه؟؟؟ کاش یروز میشد همه دوست های مجازی یه جا جمع بشنننننننننن خیلی خوش می گذشتتتت
مریم مامان ارمیا
23 دی 91 20:26
واقعا دنیای بچه ها پاک و دوست داشتنیه. چقدرم خوشتیپه رادین عسلی