رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

12 بهمن-رادین و هستی

1391/11/15 11:23
نویسنده : رضوان
479 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام شازده کوچولو

 

 

گلم امروز حدودای ساعت 1 ظهر به سمت گلپایگان حرکت کردیم...

خونه دوست سابق بابا دعوت بودیم...

1 ساعت و نیم در راه بودیم و نمیدونم چرا از همون اول تو حوصلت سر رفته بود و یکسره میگفتی بییون (بیرون)اما خب منم کلی سرتو گرم کردم تا یکساعت و نیم گذشت و ساعت 2 و نیم رسیدیم.

اینجا کلاه بابا را سرت کرده بودی و میگفتی کلاه سعید...

 

واییییی نی نی دوست بابا 5 ماهه ا و دقیقا 1 سال و 5 ماه از تو کوچیکتره..اون متولد 2 شهریوره ...هر دوتاتون دوم ماه دنیا اومدید....اسمشم هستی ا..

خیلی نی نی خوشملی بود ...تو هم با دیدن هستی یکسره میگفتی اَستی...

تا مامانش اونو از تو کریرش بلند میکرد،تو کریره خالی را نشون میدادی و میگفتی اَستی دووو؟؟؟

یکبار هم که میخواستی به هستی لطف کنی اصرار داشتی بهش مغز تخمه آفتابگردان بدی!!!

رادین و هستی در  حال صحبت با همدیگه....

یکسره هم سوار روروئک هستی بودی ...

سه چرخه هستی را تو اتاقش دیدی و میگفتی چَخ بیار...منم گفتم بذار بابا بیاد...وقتی بابا اومد تو سریع رفتی سراغ بابا و ازش میخواستی چرخو بیاره هرکاری میکردیم حواست پرت نمیشد که نمیشد...

تازه سوال هم میکردی چَخ کیه؟؟گفتم هستی ..گفتی نه چَخ دادینه!!!!

اینجام که خوابت گرفته بود.من و شادی جون تو و هستی را خواب کردیم و گذاشتیمتیون پیش بابا هاتون و رفتیم بازار گلپایگان...

از بازار برات یک کاپشن خوشگل خریدم.مبارکت باشه..

تو این عکس هر چی بهت گفتم رادینننننننن یک لحظه دست به سینه نباش تا عکس بندازم.گوشت بدهکار نبود که نبودددددد.

 

دو تا هندونه خوشمزه....

 

بفرمایید!!!!!!!!!!!!

اینم کادوی هستی به رادین جون...

تو هم به هستی بستنی خوری خوشملی کادو دادی...

ساعت حدود 12 شب برگشتیم و تو راه هوا حسابی بد بود و تگرگ شدیدی میبارید.اما تا سوار ماشین شدیم تو خوابت برد...

جدیدا هر چیزی که میبینی میگی کی اَنکیه؟؟؟؟(چه رنگی ا؟)

دیشب هم خونه بابابزرگت رفته بودیم و بابا بزرگ این ماشین کنترلی خوشگل را بهت کادو داد.

ممنون بابا بزرگی...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (12)

مامی
14 بهمن 91 19:41
وای چه کاپشن خوشگلی مامان واست خریده..دو تا کادوی خوشگل هم که گرفتی..مبارککککککککککککک
مامی
14 بهمن 91 19:41
پسرم داشتی به هستی چی میگفتی؟؟؟
خاله مرمر
14 بهمن 91 20:37
رادین جونم دیونه عکسات شدم قربون پستونک خوردن و دست به سینه نشستنت بشمممممممممممممم



الهه مامان یسنا
14 بهمن 91 21:53
سلام عشق خاله هستی خانم رو هم بالاخره از نزدیک زیارت کردی پس عزیزم.... چه کادوهای خوشگلی گیرت اومده مبارکت باشه عزیزم
مامان ترنم
15 بهمن 91 7:57
عزيزمممممممممم يه قاچ از اون هندونه خوشمزه به من مي‌دي؟؟؟؟؟؟؟
یک عاشقانه آرام
15 بهمن 91 11:24
ای جوووووووووووووووووونم پس کلللللی بهتون خوش گذشت الهی همیشه به گردش و شادی رادینم خیلی خشگل شده خصوصی داری
مامان امیررضا
15 بهمن 91 15:55
سلام عزیزم یکم راتونو دور کنید بیایید خونه ی ما .ماشالا گل پسری رو ببوس
ارشیا
15 بهمن 91 17:15
داداشی سلام چه ناز شدی ماشالله الهی زنده باشی راستی هوای هستی رو داشته باش بخدا بزرگ بشی نمیزارن کنارشم بری تا فرصت داری دلشو بچزون ها
مامي كيانا
17 بهمن 91 13:14
كاپشن نو مبارك دوست جديد مبارك هستي خانوم هم خيلي خوشگلن ها ميتونه كانديداي خوبي باشه
نگاری
18 بهمن 91 1:30
چشمش هستی رو گرفته بودا شایدم 3 چرخه هستی رو می خواست به هستی می رسید
متین من
18 بهمن 91 1:47
چه بابای خوب ومهربونی ماشین خوشکلی بهت هدیه داده
خاله مهسا
18 بهمن 91 17:06
واااای چه هستی بانمکههههه