رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 8 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

19 اسفند - اینروزهای پایانی سال

1392/12/19 15:18
نویسنده : رضوان
447 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

گلم ما پنجشنبه امدیم اراک.قراره حدود یکماه اراک بمونیم.هورااااااا

جمعه ظهر رفتیم خونه مامانجونت.

عموشهاب اینام اونجا بودن فرشهاشونو اورده بودن خونه مامانجون بشورن.

بعد از ناهار که تو اصرار کردی با عمو معین بری پارک.

بعدشم میخواستی تو فرش شستن به زنعمو کمک کنی که ما سرتو به ی کار دیگه گرم کردیم.

تا شب هم موندیم.تو هم اونقدر بپر بپر و بدو بدو کردی که تا خود صبح تو خواب ناله میکردی.

شنبه عصر هم با مامی و خاله مهسا رفتیم دیدن مهرسا کوچولو.ماشاا... خیلی نازه.

اما تو دلت میخواست یکسره دست به سر و صورت مهرسا بزنی.نمیدونم شاید چون اولین بار بود بچه کوچولو میدیدی تعجب کرده بودی....

افسان جون از مشهد سوغاتی برات باب اسفنجی حباب ساز خریده.....ممنون خاله افی....

و رادین عشق ماشین ماااااا.

بله ایندفعه هوس کرده با کامیونش ماشینهای دیگه را زیر کنه.

بقول خودش ماشین تصادف کرده....

و در عکس زیر روی ماشین رادین چاه باز کن را می بیینین....اون نقش دنده ماشین را بازی میکنه....

و ماشینی که زیر گرفته شده....کلافه

و در آخررررر...

رادین و ماشینهاش....

البته همشون نیستن هاااا...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

مینا مامان آرتین کوچولو
20 اسفند 92 12:50
سلام رادین جون انشاله بهتون خوش بگذره عیدتونم پپیشاپیش مبارک
الهه مامان یسنا
20 اسفند 92 18:52
به به ! پس اراک تشریف دارین ببینیمتون ایشالاچقدر مهرسا کوچولو نازه جووونم
رضوان
پاسخ
حتما.دلمون واستون تنگ شده
نازي مامان پورياپارسا
21 اسفند 92 0:29
قربون پسرنازم افرين به گل پسر که اسباب بازي هاشوسالم نگه داشته
مریم (مامان ارمیا )
22 اسفند 92 2:41
وای خدا ، رادین نفس چه مردی شده هزار ماشالله خاله من هزاران بار شرمنده ام اینقدر دیر بهت سر زدم ولی اینو بدون خاله مریم و ارمیا جون خیلی رادین جونو دوست دارن
شقایق.مامان حباب
22 اسفند 92 17:09
ای جون دل خاله چه خوب ک رفتین اراک وای وای مهرسا چقدر کوچیک و نازه بووووووووووووووووووووووووووس واسه پسملی و ابتکاراتش
منا(مامان کورش)
22 اسفند 92 18:09
رادین جون امیدوارم حسابی بهت خوش بگذره راستی تولدت اراک میگیری؟؟؟؟؟؟؟؟
رضوان
پاسخ
بله مونا جون اراک تولد میگیریم
خاله مرمر
22 اسفند 92 23:14
سلام رضوان جونی ونقده الان خجالت میکشم میخوام کامنت بگذارم که نمیدونم چی بگم خیلی وقته که نبودم و نشد بهتون سر بزنم. الانم سعی کردم عکسای رادین همشو نگاه کنم تا ببینم چقدر تغییر کرده و چقدر آقا شده چقدرم این رادین خان شبیه مامان خانمشه، هزار ماشاالله سعی میکنم از این به بعد زود به زود بیام و بچه خوبی باشم
مامان ترنم
23 اسفند 92 9:43
يك ماه اراك. مهرسا كه نگو ديگه.
مامان امیرعلی
25 اسفند 92 19:29
ماشالله چه ماشینای قشنگی رادین جونمممممممممممم...