رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

9 تیر- سلام

1394/4/9 16:07
نویسنده : رضوان
562 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

جیگرم چند روزی هست که خیلی پسر خوبی شدی و هر جا میریم یا کسی وارد خونه میشه بلند سلام میکنی و گاهی اوقات که یادته میری دست میدی...

کلی ذوقتو میکنم و بعد از سلام دادنت تشویقت میکنم...

الهی فدات شم که اینقدر با ادبی...

چند روز پیش وقتی برگشتیم خونه مامی...

مامی بلند گفت سلام اومدید...

حواسمون نبود که تو سلام نکردی....

چند دقیقه بعد اومدی و بلند گفتی سلاااام چطوری؟؟

منم گفتم سلام پسرم...یکهو تو گفتی با تو نبودم که با مامی بودم..چون وقتی اومدیم یادم رفت سلام بدم...بوس

خاله مهسام که تا وارد خونه میشه..بلند داد میزنی و میگی سلاااام مهسا...

جدیدا مهر و محبتت به پسر خالت بیشتر شده و گاهی اوقات میری از روی لباس دل خاله را بوس میکنی و میگی دارم سامیارو بوس میکنم...گاهی اوقاتم که کارتون میبینی به خاله میگی تو هم ببین تا سامیارم بتونه کارتون ببینهمحبت 

روز 5 تیر تولد مامان بود...

و تو کلللی بهم تولدمو تبریک گفتی...و البته میگفتی تولد مامان و رادین مبارک قه قهه

فایل صوتی فرستادی تو گروه خودمونی و گفتی تولد تولد تولد مامان و رادین مبااارک...

افسان جون گفت ای رادین شیطون تولد مامان, رادین مبارک؟

تو گفتی نه خیررر..تولد مامان و رادین ..یعنی تولد هر دوتامونخسته

بعد از کلی تبریک گفتن...یکهو گفتی خب مامان حالا کادوی تولد من و تو چیه؟؟خسته

تو که عاشق سریال شمعدونی بودی و یکی از بازیگراش همش میگفت تبریک..تبریک به تو ..تبریک به من..تبریک به همه...خلاصه با تقلید از اون بازیگر..کلیم فایل صوتی تبریک فرستادی...خنده

چند روز پیشم..یکشب افطار خونه مامانجون دعوت بودیم...

و با زهرا دختر عموت رفتیم سالن غذاخوری غذا بگیریم..

تو حیاطش کلی تو و زهرا بدو بدو کردید...

تو هم عاشق دویدن..حسابی کیف کردی...

رسیدیم خونه دیدم کلی ساق پات خراش خورده و خون اومده..اما تو اصلااا چیزی نگفتی...الهی فدای صبوریت بشم...تازه منم دلداری میدادی که عب نداره اصلا هم درد نداره...محبت

امروز روز 13 ام ماه رمضانه...

جالبه یکبار بهت گفتیم روزه گرفتیم...

تو هم نشستی روی صندلی و گفتی به منم بدید روزه رو بگیرم...تعجب

پسندها (1)

نظرات (5)

مامی
9 تیر 94 16:12
ماه رمضان ماه عبادت بر شما مبارک باد
مامان الهه
13 تیر 94 10:14
تولدت مبارک دوست تیرماهی من..
رضوان
پاسخ
ممنون عزیزم
مامان ويانا
14 تیر 94 9:55
عزیزم تولدت مبارک
رضوان
پاسخ
مرسی خانومی
آبجی نگار
20 تیر 94 6:29
دادا من هم همش اصطلاجات شمعدونی رومیگه پیش ماهم بیاید
مامان ترنم
27 تیر 94 8:45
تولدت مبارك رضوان جون . ان‌شاا... 120 ساله بشي و هميشه سايه‌ات بالاي سر رادين نازنين باشه.