رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

27 خرداد

1391/4/23 15:01
نویسنده : رضوان
491 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل من

عزیزم این چند روز حسابی به من و تو بد گذشت.

تو داشتی تو تب میسوختی و منم پا به پای تو اذیت شدم و غصه خوردم.

وای که چقدر بد بود.

سه شنبه گذشته دقیقا 4 روز پیش متوجه شدم بدنت داغ داغه و میلی به خوردن نداری.فکر کردم شاید بخاطر دندوناته رفتم قطره استامینوفن خریدم و بهت دادم بهتر شدی.اما شب تا صبح تبت شدید شد و با استامینوفن هم پایین نیامد.تا خود صبح پلک نزدم.تازه کلی هم گریه کردم دلم برات میسوخت که داری عذاب میکشی اما حتی نمیتونی حرف بزنی و بگی چته و کجات درد میکنه.

چهارشنبه بردمت دکتر اونم گفت که چیزی خورده و رو دلش مونده،این دکتره هم داغونه به هر بچه ای که پیشش میاد حداقل دو سه تا آمپول را میده.

به تو هم سه تا آمپول داد اونم چی ویتامین ب و جنتامایسین.داشتم دق میکردم ،رفتم پیشش و گفتم حالا اگه آمپولها را نزنه چی؟گفت تا شنبه صبر کن اگه بدتر شد آمپولها را براش بزنین.منم کلی خوشحال شدم و برگشتیم خونه تو اونقدر حالت بد بود که تو راه خوابت برد .

از دیروز یکم بهتر شدی و دیگه تب نداری اما هیچی نمیخوری و یکسره نق نق میکنی و فقط هم دوست داری شبانه روز بغل من باشی.

منم که هم باید به تو برسم و هم کارهای خونه و هم مامانی که هنوز تو رختخوابن و نمیتونن تکون بخورند.و از همه بدتر دقیقا از سه شنبه تا امروز کلا آبها قطع بود ساعت 10 شب وصل میشد تا صبح و دوباره قطع.داشتم دیوونه میشدم.

خلاصه حسابی اذیت شدم.

امروز با بابا بریمت د د.تو هم هر بچه ای با هر سن و سالی که میدیدی با انگشت کوچولوت نشونش میدادی و میگفتی نی نی.قربونت برم من.

چند روز پیش فیزیوتراپ مامانی تا وارد خونه شد تو داد میزدی عموووووووووو عمووووووووو.

امروز هم یه گربه تو کوچه دیدی و میگفتی آپووووووووو آپوووووووووو.

وقتی سی دی حسنی نگو بلا بگو را برات میذاریم تمومشو میبنی به عشق اون قسمتی که جوجه میاد از قبل میدونی کی وقتشه تا جوجه میاد نشونش میدی با ذوق میگی توتو.

گنجشکهای تو آسمونم که در حال پروزان را میبینی و باذوق تو تو میگی......

سی دی خاله ستاره را هم که برات میذارم با دقت گوش میدی و عاشق آهنگاشی مخصوصا جایی که بادکنک بچه میترکه تو حسابی میخندی.

امشب من داشتم نماز میخوندم که یکهو برقها رفت همش نگران تو بودم که از ترس گریه کنی.اما با تعجب دیدم داری میخندی و به سرعت تو تاریکی به سمت من میای...

فرشته پاکم ،عاشقتم با تموم وجود...............

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (15)

محقق زایمان طبیعی
28 خرداد 91 20:03
آخی عزیزم وقتی تب می کنه حتما با پارچه خیس خنک نگهش دارین. آخه می دونین که! تب اگه بالا بره خطرناکه
مهسا
29 خرداد 91 0:26
الهی خاله قربونت بشههه. حسابی بلبل زبون شدی ها
mah
30 خرداد 91 8:38
sallam joojookhoobi?chetori?haletkhoobe?chekaramikoni?sheytoon shodi ya na?
الهه مامان یسنا
1 تیر 91 1:19
ای جانم رادین من تب کرده!!!! الان بهتره؟؟؟؟؟؟؟ چه شرایط سختی داشتی شما مامانی. ایشالا همیشه بلا دور باشه
راحله(مامان هوراد)
7 تیر 91 6:34
آخی عزیزمممممممممممگناه داره......زودی خوب شو خاله
رایکا(پوسترساز)
8 تیر 91 9:18
سلام من رایکا هستم اگه دوس دارید از کودک گلتون رادین جان و یا خودتون عکس های رویایی داشته باشید به وبلاگم یه سری بزنید فرقی نمیکنه با چی عکس بگیرید رایکا اونو به یه عکس رویایی تبدیل میکنه امتحانش ضرری نداره دیدنش هم خالی از لطف نیس پذیرش انواع سفارش: طراحی پوستر رویایی همراه با روتوش طراحی پوستر برای تمامی سنین طراحی کارت تولد با عکس کودک شما طراحی کارت پستال با عکس کودک شما طراحی عکس رومیزی متناسب با رنگ دلخواه و دکور شما و... به همراه مشاوره ی رایگان برای عکاسی و ژست و ... با قیمت کامل استثنایی هر پوستر 1500 تومان پس منتظر چی هستید؟؟ رایکا در خدمت شماست
سمیرا مامان آنیتا
11 تیر 91 11:47
عزیزم چرا این بچه های طفلکی اینقدر مریض میشن .. ؟ دکتر آنیتا که میگفت همه اینها به خاطر هوای آلوده اس حالا ایشالا خوب که شدی ؟ دعا کن دخملی منم بهتر شه
مامان محمدطاها
11 تیر 91 12:34
سلام - مرسی که به ما سرزدین و جواب منو تو پرسش و پاسخ دادین -ایشالا که رادین جون تا حالا خوب شده باشه - پسر گلتون رو ببوسید .
مریم مامان عسل
11 تیر 91 17:04
خدا حفظت کنه شاه پسری. ماشالله
مریم مامان عسل
11 تیر 91 18:37
چه جابببببب عسلم همون قسمت جوجه رو دوست داره ما هم هی براش میخونیم. عسلی برو تو کوچه بازی بکن با جوجه. اونم میخنده!!!
نسترن(یک عاشقانه آرام)
11 تیر 91 23:41
ای جااااااااااااااااااااان چقدر نازه این فرشته کوچولو...دندوناشو من عاشق دندون بچه هام مخصوصا وقتی دوتاش درمیاد اون جلوییا
نسترن(یک عاشقانه آرام)
11 تیر 91 23:41
خصوصی
نسترن(یک عاشقانه آرام)
12 تیر 91 23:46
آره درست میگین رضوان جون...ممنونم از راهنمایی خوبتون... سعی میکنم صبور باشم...
الهه مامان یسنا
13 تیر 91 1:26
گلم کجایی؟؟ رادین خوبه؟؟؟
نگین مامان رادین
14 تیر 91 18:42
این روزها که حادثه بیداد می‌کند دل از فراق روی تو فریاد می‌کند برگرد ای مسافر تنهایی فاطمه بانگ تو قلب فاطمه را شاد می‌کند نیمه ی شعبان سالروز ولادت یوسف فاطمه مبارک