رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 12 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

11 بهمن - ضدحال

1393/11/11 17:01
نویسنده : رضوان
707 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

مامان فدات بشه مرد کوچولوی شیرین زبون من...

میدونی یکهو یاد چی افتادم ...که این پستو گذاشتم...

یاد دوران شیرخوارگیت...

یاد اون شبهایی که تو دو ساعت یا سه ساعت یکبار بیدار میشدی شیر میخوردی...

گاهی اوقاتم دل درد داشتی و تا خود صبح تو بغلم بودی....

یاد اون روزا افتادم..

همون روزا بود که دایی سپهر(پسر خاله من) که 14 سال از تو بزرگتره ...اومد خونمون و در مورد خواب شبانه داشت صحبت میکرد که فهمید من هر سه ساعت یکبار بیدار میشم تا به تو شیر بدم...

یکهو این شکلی شد...عصبانی خسته

گفت عجب ضد حالی میخوری تو...یکهو وسط خواب ناز باشی و مجبور شی رختخوابتو ترک کنی و بدو بدو بری تو اشپزخونه...

اونقدر این کار براش سنگین و غیر قابل باور بود..که میگفت اصلا نمیتونم فکر کنم یکبار من این کارو بکنم...

خلاصه که تا 2 سالگی تو هر موقع منو میدید میگفت..رضوان هنوزم ضد حال میخوری؟؟؟

منم میگفتم بله چه جووور...

 و پسر خاله مهربون من کلی ابراز دلسوزی و ناراحتی میکرد ...

تا اینکه چند وقت پیش بازم ازم پرسید ضد حال میخوری؟؟

و من تازه به خودم اومدم که دیگه ضد حال نمیخورم..دیگه پسرم بزرگ شده ،آقا شده..وقتی میخوابه دیگه مامانشو اذیت نمیکنه...

اونموقع بود که به خودم اومدم و گفتم خدایااا یادم نمیاد درست از چه روزی من دیگه ضد حال ( به قول سپهر) نخوردم...یکهو غبطه حوردم به خاطر روزهایی که گذشت ...نمیدونم چرا اما دلتنگ اونروزا شدم...اونروزایی که با صدای ناز تو بیدار میشدم...و اکثر مواقع اصلا احساس خستگی و ناراحتی نمیکردم از اینکه مجبورم شب تا صبح یه خواب راحت چند ساعته نداشته باشم...

اونروزایی که این شکلی بودی...

چقدر زود داری بزرگ میشی رادینممممم....

بوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوس

شیرین زبونم ...هفته پیش که اراک بودیم میرفتی دسته جارو برقی مامی را برمیداشتی و از اون بعنوان عصا استفاده میکردی و میگفتی من پیر بچه شدم....

بوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوس

یکروزم رفتیم خونه عمو فرهاد و تو کلی با فریما بازی کردی...فریما سه ماه از تو کوچیکتره...

محبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

علاقه زیادی به کارتون پلنگ صورتی داری...

هر موقع اونو تماشا میکنی...هر کاری که پلنگ صورتی میکنی تو هم انجام میده..میری روی میز و خودتو پرت میکنی پایین و...

تا اینکه هوس کردی مثل پلنگ صورتی دم هم داشته باشی...

تا اینکه مامی یاد لباس شیر تو که مخصوص تولد دو سالگیت بود افتاد و واست آوردش...

تو هم حسابی ذوق کردی و مخصوصا با دمش خیلی حال کردی...

تو عکس پایینی هم خرستو سوار روروئک کردی و روروئکم به ماشینت وصل کردی و مثلا داری خرستو میبری گردش....

و در عکس پایینی هم داری مثلا ماشینتو تعمیر میکنی...

محبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

دیروز بابا لپ تاپو برداشت بره تو اتاق و روشنش کنه..

یکهو تو گفتی بازم این کامپیوتر مسخره رو برداشت بره روشن کنه...

من . بابا:تعجب 

تو:عصبانی

محبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

این متنم تقدیم میکنم به مامی ...محبت

واقعیتهای زندگی:


وکیل ها امیدوارن تو دردسر بیوفتی.
دکترا امیدوارن مریض بشی.
پلیسا امیدوارن یه جرمی مرتکب بشن
صاحبخونه ها امیدوارن تو هیچوقت خونه نخری.
دندانپزشکا امیدوارن دندونات فاسد بشن.
مکانیکا امیدوارن ماشینت خراب بشه.
موسسات کفن و دفن امیدوارن مردم بمیرند
 بچه های دارایی آرزو دارن
به شما گیر بدن و بی خود وبی جهت ازتون مالیات بگیرند و شما را تو ادارشون از این اتاق به اون اتاق پاس بدن و اذیتتون کنن 
..
.
.
..
 فقط معلمان هستند که دوست دارن بچه ها نابغه بدنیا بیان و به جایی برسند مهندس ودکتر و پورفسور.... بشن، تابلو ببرن بالا بعد معلمان بهشون افتخار کنن بگن اینا شاگردای ما بودن.....

پس خودت قضاوت کن بهترین آدما چه کسایی هستند !واله دیگه بسلامتی
تمامی معلمانبوس

پسندها (4)

نظرات (7)

مامی
11 بهمن 93 17:29
ممنون عزیزم جیگر رادینمممم
مامان علی
11 بهمن 93 18:41
سلام.آخی راست میگی بچه ها رود بررگ میشن..اما خوب هر وقتش بکجور شیرینه
مامان الهه
12 بهمن 93 2:26
واقعا زود بزرگ میشن . ... ولی من هنوز هم ضدحال میخورم البته نه همیشه
رضوان
پاسخ
مامانی
12 بهمن 93 13:53
سلام رضوان جون بچه هامون کم کم بزرگ میشن و ما حسرت بچگیهاشونو میخوریم اون موقع دعا میکردیم کاش زودتر بزرگ شن و حالا میگیم کاش هیچوقت بزرگ نشن
رضوان
پاسخ
واقعا
سمیرا
13 بهمن 93 11:52
سلام مامان رضوان عزیز خوبین؟ چن وقتی هست با وبتون آشنا شدم.... راستش خیلی پسر نازی ماشاالله دارین راستش منم ضدحال فراوون داشتم!!! اما به قول شما یادم نمیاد از کی دیگه ضدحال نمیخورم!! خوشحال میشم به وب پسر منم سر بزنید..... راستی اجازه میدین لینک کنم؟!؟!؟
رضوان
پاسخ
سلام گلم...ممنون که ب ما سر میزنین..البته خیلیم خوشحال میشم دوست خوبی مثل شما داشته باشم
فروض کارهای نمدی
19 بهمن 93 10:13
سلام عزیزم وبلاگ زیبایی داری خدا پسر نازتو برات حفظ کنه توی وبلاگ نمدیم مثل اینکه درخواست شمارمو کرده بودید برای سفارش کار خوشحال میشم براتون کاری انجام بدم اینم شمارمه وایبر هم دارم 09112931535
مامان عالمه
19 بهمن 93 16:40