رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

8 تیر-آرایشگاه

1392/4/9 16:36
نویسنده : رضوان
406 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم   متحركة لسبونج

پسر خوشگلم 5 شنبه اومدیم اراک...

جمعه هم ناهار رفتیم خونه مامان بزرگت...بعدش تو رفتی خونه و من و خاله مهسا رفتیم دیدن کیانمهر کوشولو...راستش دوست داشتم تو هم ببریم...اما چون کیانمهر پستونک میخوره ...تو را نبردم...شب هم رفتیم دیدن خاله شمسی که از کربلا برگشتن...سوغاتی برای شما بلوز و شلوار و کروات خوشملی آوردن...که وقتی تنت کردم ازت عکس میندازم میذارم تو وبت...دست خاله درد نکنه...متحركة لسبونج

 شنبه که امروز باشه هم اول رفتیم آرایشگاه رنگین کمان که آدرسشو از الهه جون گرفته بودم...

با خاله مهسا رفتیم...

تو آقا بودی...چیزی نگفتی و ساکت نشستی تا آقای آرایشگر موهاتو کوتاه کنه..آقا ا تعجب کرده بود میگفت رادین چند سالشه؟؟همیشه اینقدر ساکته و ...

منم کلی ذوقتو کردم...آفرین گلم...

تازه صورتتو نقاشی کرد و رادین منو تبدیل کرد به خرگوش کوچولو ناز و ملوس..

عکسهای شخصیت کارتونی باب اسفنجی شلوار مکعبی

بعد از اونجا هم رفتیم خونه خاله لیلا و ترنم جون...

خیلی خوش گذشت ..جای یسنا کوچولو و مامان مهربونش حسابی خالی بود...

پروژه ترک پستونک هم فعلا در حال اجراست...جالبه تو این 27 ماه تو همیشه ظهر میخوابیدی...

اما از روز ترک پستونک به بعد دیگه خواب ظهرهات هم تموم شده و فقط شبها اونم با کلی داستان و قصه و...

خیلی بد شد که ظهرها نمیخوابی ...

رادین در آرایشگاه...

اینجا آقای آرایشگر گفت چشمهاتو ببند و تو سریع بستی...

بعدش کلی ذوق خودتو میکردی و میگفتی قصه تعریف کن چشمامو بستم...

رادین و ترنم...

راستی اینم کیانمهر کوچولوووووووووو...

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (8)

یاسمن
9 تیر 92 18:11
سلااااااااااااااام چه عکسایی چه روز به یادموندنی حسابی لذت بردم این اقا کیان مهر عزیز کیه که هم اسم فرشته منه؟خدا چقدرم نازه. راستی آموزش قطره چتر و ابر رو گذاشتما دوست داشتی بیا
مهسا
9 تیر 92 21:10
به به پسر آروم که اینقد عمو آرایشگر ذوقشو کرد
مریم (مامان ارمیا)
10 تیر 92 3:47
و بالاخره من تونستم وبلاگ رادین جونمو باز کنم. رضوان جون چند روز بود هر چی سعی میکردم وبلاگ رادین جون برام باز نمیشد . الان نصفه شبی به ذهنم رسید با برنامه فایرفاکس بازش کنم که جواب داد. من از برنامه google chrome استفاد میکنم ولی وبلاگ رادین جون با این برنامه باز نمیشه خلاصه خواهر ما تو این مدتی که برگشتیم به یادتون بودیم
مامان ترنم
10 تیر 92 8:58
آفرين به اين گل پسر كه اينقدر آقاست. چقدر هم كه خرگوش نازي شده بود. واقعا جاي يسنا و مامان مهربونش خالي بود.
الهه مامان یسنا
10 تیر 92 11:06
مبارک باشه عزیزم... چقدر ناز شدی چقدر آقا شدی به به!!! دوباره شما اومدین ما نبودیم یسنا داشت عکسها رو نگاه میکرد یهو چشماش برق زد و گفت مامان رادین اومده خونه ترنم!!!!
سارا زارع
13 تیر 92 12:18
كوچولوتو ببوس
خاله مرمر
14 تیر 92 3:34
اوووووووووووفففففف قربونش برم تو آرایشگاه خوردنی شده بود قربون اون نگاه معصومانش این آرایشگاهه کجاست که منم برم؟؟
راحله
15 تیر 92 9:36
سلااااااااام چقدر خوششششکل شده آقا رادینم خوشکل بود خوشمل تر تر شد