رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

2 اردیبهشت --- اولین کیک رادین

1393/2/2 13:13
نویسنده : رضوان
851 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

الهی فدات شم که اینقدر عاااشق کیک پختنی...

هر موقع دل کوچولوت واسه درست کردن کیک تنگ میشه سریع میری تو آشپزخونه و از داخل کابینت بکینگ پودر رو که از همه دم دست تره برمیداری و میاری و میگی مامان بیا کیک درست کنیم..

راستش جمعه عصر دوست دوران دانشگاهیم که حدود 2سالی بود ندیده بودمش قرار بود بیاد خونمون...

خلاصه که با هم کیک پختیم...از اونجایی که تو باید ظرف جداگانه ای برای هم زدن مایه کیک داشته باشی...همیشه یه مقدار کمی از مواد اصلی را میریزم تو یه پیاله و میدم دستتت..اونم بیحساب توش آرد و پودر کاکائو و مابقی ریخته میشه..همیشه هم با ذوق به کیک خودت اشاره میکنی و میگی این کیک دادینه...و به کاسه طرف من اشاره میکنی که کیک مامان و بابا ااا....

بیشتر اوقات آخر کارم که میخوایم موادو بذاریم داخل فر...تو راضی نمیشی مواد خودتو بذاری تو فر...میگی نه میخواهم هنوز همش بزنم.کلافه

اما این دفعه دلت میخواست کیک تو هم داخل فر بره...

و این شد نتیجه کارررر...

کیک رادین بالاییه...

دست پسرم درد نکنه...قلب

دیروز هم مامی برات یه چراغ راهنمای هول هولکی درست کرد...آخه تمام مداد شمعی و ماژیک هاتو داغون کردی...

خلاصه با حداقل امکانات چراغ راهنما ساخته شد...

چون تو واقعا عاااشق چراغ راهنمایی هستی....

عکس زیر...

اگه دقت بشه چراغ راهنمایی جلو تمام ماشینهاست روی زمین...آقا رادین ما هم در خیابان فرضی پشت ترافیک و چراغ قرمز گیر کرده با فرمونش البته که دستشه...نیشخند

و اما...

چند مورد از شیرین زبونی های رادین

یکروز بابا که وارد خونه شد گویا لباسش به درختی خورده بود و چند تا برگ کوچولو از درخت به لباس بابا چسبیده بود...

رادین با دیدن این منظره...

رادین:بابا لباست درختی شده هاااا قهقهه

قلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلب

چه عجب گوش شیطون کر...رادین با غذاش یه کوچولو سبزی میخوره...

میگه سبزی بوی خوبی میده...

بچم کلا سر بو خیللللی حساسه...

خلاصه که فقط شاخه نازک پیازچه...نه خود پیازشو و گاهی تره میخوره...

من که کلا فقط ریحان دوست دارم...یکروز بهش ریحان دادم و گفتم بیا رادین...

رادین:نه اینکه درخته !!!!! سبزی نیست....اوه

قلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلب

الهی فداش شم که با اون صدای خوشگلش روز مادر با گوشی بابا به گوشی من فایل صوتی فرستاد و گفت مامان یو زت مبارررک....

منم لحظه به لحظه صداشو میذارم و گوش میکنم و قربون صدقش میرم...

قلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلب

بابای آقا رادین را به سختی میشه از پای لپتاپ بلند کرد...یعنی به عبارتی اصلااااا نمیشه...

اما پسر سیاست مدار من از یه ترفندی استفاده کرد و بابا را بدون اینکه عصبانی بشه از پای کامپیوتر بلند کرد...

بله رفت تو بغل باباش و یکسره صورتشو به صورت بابا میچسبوند و میگفت بابا خیلی دوست دارم....بابا خیلی دوست دارم...

و اینگونه شد که بابا با کلی قربون صدقه لپ تاپو خاموش کرد و اومد پیش رادین تا با هم بازی کنن...چشمک

قلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلبقلب

در آخررررر....

من عاااشق این عکسم....

رادینم:

برایت بگویم تا در آینده
آماده باشی برای مرد شدن
تو قرار است مرد خوبی شوی
مرد خوب بودن کار سختیست
اینکه قوی باشی اما مهربان
صدایت پر جذبه باشد اما نه بلند
اینکه باید گلیم خودت را از آب بیرون بکشی
و مهم تر اینکه باید تکیه گاه باشی
عزیز دل مادر
تکیه گاه بودن سخت ترین قسمت مردانگیست
اول از همه باید تکیه گاه خودت باشی
و بعد عشقت
عشق چیز عجیبی نیست
عاشقی را کم کم خودم یادت می دهم
لابه لای حروف الفبا و اعداد
خودم عادتت می دهم به گفتن دوست دارم
گل خریدن
قدم زدن
و غافلگیر کردن
مهربان بودن
و ارامش بخشیدن به عشقت
پسرم
بزرگ شدن ، جدیست مثل همین بازیهای بچگی ات
تو باید مثل پدرت مرد بشی مردی بزرگ
اما به مادرت اطمینان کن
من خیلی قبل تر از به دنیا آمدنت
خودم را برای بزرگ شدن تو آماده کرده ام
عاااشقتم نفسم...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (11)

علیرزا
2 اردیبهشت 93 12:18
سلام خوبی؟ اگهبه دنبال کد بارشی هستی بیا آدرس زیر http://www.raft25.ir/page/cod-Bareshi1
راحله
2 اردیبهشت 93 15:35
سلام عزیزم روزتون با تاخیر مبارک رادین گلمو ببوسشششششش
آی چیچک
2 اردیبهشت 93 18:34
ولی من اون بالا کیکی ندیدم کاغذش خالی بود دیگه کلی دقت کردمخدا حفظش کنه پسر گلی داری
رضوان
پاسخ
بچم کیک بود...اما چون پُف نکرده بود...ارتفاعی نداشت...
خاله مهسا
3 اردیبهشت 93 0:11
وااای اون کیکه که چیزی توش نیست
رضوان
پاسخ
چرا بابا هست...فقط بچم کیکش پُف نکرده واسه همین ارتفاعش کمه
مامان ترنم
3 اردیبهشت 93 13:01
منم دلم كيك راديني خواست. فقط خيلي كوچولو بود من كه سير نمي‌شم كه. اينا همه براي رادين كوچولو . و اينا هم براي مامان گلش.
مامان فهيمه
3 اردیبهشت 93 15:36
سلام،ماشالله به اين گل پسر عشق ماشين كه به مامانش كمك ميكنه و كيك ميپزه خدا نگهدارش باشه
الهه
6 اردیبهشت 93 9:18
ای جان پس کیک هم میپزی خوشتیپ آره!! واسه منم میپزی... میگم توش چیزی نبودا خورده شده بود احیانا... بابا خوب لباست درختی شده گیگه حواست کجاست
مامان عالمه
8 اردیبهشت 93 21:59
_____█████____█████ ___██♥◊◊◊◊██_██◊◊◊◊♥██ _██♥◊◊___◊◊█_█◊◊___◊◊♥██ ██♥◊◊_____◊◊█◊◊_____◊◊♥██ ██♥◊◊______◊◊◊______.◊◊♥██ ██♥◊◊___بـــــدو آپــــــم___◊◊♥██ _██♥◊◊______________◊◊♥██ __██♥◊◊___________◊◊♥██ ____██♥◊◊_______◊◊♥██ ______██♥◊◊__◊◊♥██ ________██♥◊◊ ___________██♥◊◊ _____________██♥◊◊ _______________██◊
منا(مامان کورش)
9 اردیبهشت 93 17:06
سلام عزیزم دست رادین جون درد نکن معلوم که کیک رادین جون خیلی خو.شمزه شده رادین جون برای منم درست میکنی
شقایق.مامی ارشان
9 اردیبهشت 93 18:52
ای جونم چ کیکی پخته خیلی دوست دارم ارشانم اینطوری با اسباب بازیهاش بازی کنه
نــگاری
9 اردیبهشت 93 23:50
الهی چه پسر باهوش و مهربونیه. راستی مامانی این متن اخر خیلی قشنگه دوسش داشتم