23 اردیبهشت-پ مثل پناه،پ مثل پدر
پ مثل پناه،پ مثل پدر،همانکه نبودنش مرگ غرورمان را رقم زده و جای خالی اش،
اندوه بار، بر سرمان فریاد میکشد!
کاش بود.
کاش ما هم پدر داشتیم،تا بجای خیرات هدیه می خریدیم و بجای روزت مبارک نمی گفتیم روحت شاد
پدرم امسال هم روز پدر آمد بدون تو
سالهاست لبخندت،آغوشت و مهرت را نداریم....
روزت مبارک
تو را من!
ياد ميدارم... "همه هنگام"
نه چون نيما كه ميگويد: شباهنگام...
ای عزیز سفر کرده , روحت متعالی , بهشت جایگاهت ,
روزت رسید پدرم در حالیکه خودت نیستی
به یاد پدران ازدست رفته مان روحشان شاد..
پدرم ,
من نبودم و تو بودی ،
بود شدم و تو تمام بودنت را به پایم ریختی ،
حالا سالهاست که با نبودنت زندگی می کنم ، هر روز، هر لحظه، هر آن ودم به دم هستی
ببخش که گاهی آنقدر هستی که نمی بینمت ،
ببخش تمام نادانیها و نفهمی ها و کج فهمی هایم را، اعتراض ها و
درشتیهایم را ، و هر آنچه را که آزارت داد ...
ای کاش بودی تا دستانت را می بوسیدم و پیشانیت
را ، که چراغ راه زندگیم بودی و هستی و خواهی بود !
خاک پایت هستم ،تا هست و نیست، هست به حرمت شرافتت می ایستم
و تعظیم می کنم..
من این درس را هیچوقت یاد نگرفتم!
معلم میگفت : بابا آب داد، و من مینوشتم بابا خوشبختی داد.
معلم میگفت: بابا نان داد، ومن مینوشتم بابا زندگی داد.
ومن این درس را هیچوقت یاد نگرفتم!
بابا به من خوشبختی داد،زندگی داد،مهربانی داد…