1 خرداد-رادین و موتوراش
سلام نفسم
همیشه از ماشین سواری و ماشین بازی تو گفتم...
ایندفعه نوبت موتور سواریته...
البته فقط چون عمو معین موتور داره...هر موقع تو خیابون جایی موتور میدیدی...میگفتی مووووتتتتور موویین...(و و ت با تشدید فراوون تلفظ میشود)
این مسئله ادامه داشت تا من این موتور پلیسو چند وقت پیش برات خریدم...
تا اینکه یکروز اومدی پیشمو گفتی فرمون موتورم شکست...بله کل فرمون موتورتو ازتوی موتورت بیرون کشیده بودی...و با ذوق گفتی عیبی نداره اینجوری باهاش بازی میکنم ...
بله متوجه شدم که ناخودآگاه نبوده این قضیه و قصد و غرضی در کار بوده
به دهن رادین توجه شود لطفااا...داره صدای موتور در میاره...
اینم فرمون کنده شده طفلی...
و من چند وقت یکبار یکسری از اسباب بازیهای رادینی را جمع میکنم و میذارم کنار ...دوباره چند وقت بعدش میارمشون و کلی رادین سورپرایز میشه...
تا اینکه یکهو دیشب تو یکی از جاسازهام...موتور پلیس و پلیس و دزد رادینو که دایی سهند قبلا براش خریده بود را پیدا کردم و دادم دستش...
وااای نمیدونین با دیدنش چه ذوقی کرد...اصلا اون روز که دایی اینا رو براش خریده بود اینقدر ذوق نکرده بود...
خلاصه که کللللی موتور سواری کرد...
و
وشب موقع خواب پارکش کرد پایین تخت
تا یکساعت بعدش بابا را از خواب بیدار میکرد و میگفت بابا همه درها را قفل کردی؟؟؟دزد نیاد موتورمو بدوزده؟؟
تا اینکه بابا بهش پیشنهاد داد تا موتورم بیاره کنارش روی تخت و بخوابه...بچم تا موتورو گذاشت کنارش...خوابش برد...
اینم صبح که رادین و موتورش از خواب بیدار شدن...
و اما چند مورد از شیرین زبونیهای رادین خان
یکروز داشتم نماز میخوندم...دیدم رادین از پشت سرم اومد و گفت:ببینم مامانم توشه(منظور تو چادر نماز) یا نه؟؟
بعد رفته دقیقا جلوی سجادم دراز کشیده و همش میخنده و میگه چقدر خندم میره....
و اما هر موقع که ما ب رادین بگیم مثلا فلان کا را انجام نده خسته میشی و یا هر چیزی که بگیم...میگه چه اشکال داره...خسته شم؟؟
یکروزم میگفت مامان خیلی گرسنمه باید ماهی بگیرم...تا گرسنگیم تلف بشه...
خاله مهسا وقتی رادین کوچیک بود بصل النخاع که همون پشت گردنه و ستون فقراتشو بهش یاد داده بود که کجان...
حالا چند روز پیش رادین بدون مقدمه گفت مامان بصل النخاعم درد میکنه...منو میگی
خلاصه فهمیدم که مارک پشت تی شرتش داره اذیتش میکنه..مارکو که کندم گفت دردش رفت...
ماشینشو خراب کرده...بهش میگم چرا ماشینتو خراب کردی؟میگه من که خرابش نکردم...رانندش خرابش کرده...
اینروزا تا از خواب بیدار میشی؟میگی مامان بریم مهمونی؟
دیروز از خواب که بیدار شدی گفتی بریم اراک تا بریم مهمونی...فکر کنم خواب دیده بودی...