رادین جون رادین جون، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 17 روز سن داره

♥ رادین♥جوانمرد کوچولو♥

17 شهریور- اراک یا خونه مامی

1393/6/17 13:56
نویسنده : رضوان
425 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسم

گل پسرم ما هفته پیش سه شنبه 11 شهریور با اتوبوس اومدیم اراک...

و ایندفعه صندلی طرف راننده نشستیم و تو تونستی فرودگاه و با تمام هواپیماهاشو از فاصله چند متری ببینی...برج مراقبت و رادار..

خلاصه که حسااابی ذوق کردی...

جنابعالی مثل من تو ماشین خوابت نمیبره...و از تهران تا اراک هم با اینکه صبح زود بیدار شده بودی خوابت نبرد...دقیقه به دقیقه هم میگفتی رسیدیم ؟؟

تو به خونه مامی که اراکه میگی اراک...خیابون های اراک..هپکو هر جا که میریم میگی خب بریم اراک دیگه..هر چقدر هم بهت میگیم اینجا هم اراکه دیگه...اما تو میگی نه اراک فقط خونه مامی ا...زیبا

خلاصه که حدودای ساعت 3 رسیدیم...اما خب چند ساعت بعدش با یه خبر بد سورپرایز شدیم بدجورر...بله پسر خاله مامی بدون هیچ مشکلی همون روز عصر فوت کردند..علتشم ایست قلبی ...گریه

خلاصه که حسااابی شوکه شدیم...

مامی روز چهارشنبه به تشییع جنازه و مراسم ترحیم و مسجد گذروند...تا رسید خونه متوجه شدیم شوهر عمه عمو سعید شوهر خاله مهسا هم همون روز فوت کردن و بازم پنجشنبه به تشییع جنازه و مسجد گذشت...

غمگینغمگینغمگینغمگینغمگینغمگینغمگینغمگین

من و تو هم چهارشنبه شب رفتیم هپکو و اخر شب هم رفتیم خونه عمو مسعود...روبروی خونه عمو مسعود پارک بود و تو اصرااار بریم پارک منم گفتم بذار هوا روشن بشه میریم پارک...

فرداش از خواب که بیدار شدی گفتی خب بریم پارکه دیگه...

و البته  تو از بس تو این چند روز اسم مسجد و سر قبرها شنیده بودید..اصراااررر داشتی منم برم مسجد برم سر قبرهااا...

تا اینکه پنجشنبه آخر شب با مامی و خاله مهسا بردیمت پارک تا یکم بازی کنی..بهت هم گفتم این همون پارک جلوی خونه عمو مسعوده هاااا...

خلاصه که اینروزام میگذره اما خب نه به خوبی و خوشی دفعات قبل که اراک بودیم...

دیروز با خاله ساره و مامان و مامان بزرگشون و مامی و خاله مهسا رفتیم پارک امیرکبیر...

جالبه که تو به مهرسا اجازه دادی سوار سه چرخت بشه....

و اما رادین در حال خمیر بازی و مهرسا هم با جای خمیر رادین بازی میکرد...خندونک

رادین در حال بازی با لپ تاپ...خسته

دید نمیتونه راحت با لپ تاپ کار کنه خودش رفت کامیونشو آورد نشست روش تا راحت باشه...

و اما رادین با ماشین یدک کشش داره اتوبوسی که خراب شده را میبره تعمیرگاه...سکوت

و ...

الان رادینی اومده کنار من و سیم ترمز اسکوترشو که یکم پیچ خورده نشونم میده و میگه:

مامان ببین...این چه وضع شه؟؟؟؟متفکر

من:تعجب

تعجبتعجبتعجبتعجبتعجبتعجبتعجبتعجبتعجب

و در آخر دو تا عکس از رادین و داداش گلش...(بابا شهرام)چشمک

بوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوسبوس

لذت بردن را یادمان ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ !
از گرما می نالیم. از سرما فرار می کنیم.
در جمع، از شلوغی کلافه می شویم و در خلوت، از تنهایی بغض می کنیم.
تمام هفته منتظر رسیدن روز تعطیل هستیم و آخر هفته هم بی حوصلگی تقصير غروب جمعه است و بس!
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺭﻭﺯﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯿﻤﺎﻥ ﺭﺍﺗﺸﮑﯿﻞ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ:
ﻣﺪﺭﺳﻪ.. ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ .. ﮐﺎﺭ..
ﺣﺘﯽ ﺩﺭﺳﻔﺮﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﯾﺸﯿﻢ ﺑﺪﻭﻥ ﻟﺬﺕ ﺍﺯ ﻣﺴﯿﺮ!
ﻏﺎﻓﻞ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺑﮕﺬﺭﻧﺪ....

پسندها (4)

نظرات (10)

فاطمه & فائزه
17 شهریور 93 20:01
سلام نااااااااازی خدا حفظش کنه به وبلاگ داداشی ما امین جون سربزنید خوشحال مییشیم اگه با تبادل لینک مافقید خبرم کنید نظر فراموش نشع لطفا
پيشنهادهاي ويــژه براي يه خريد لــذت بخــش...
17 شهریور 93 21:33
ســـــلاااااااااااااااااااااااااااااااااااامـــــــــــــــــ... دوســــت داريـــ "يکي از اين قالب هاي ميوه ها رو تو آشپزخونتون داشته باشي" ؟؟ مگـه نـه؟؟ از شما دعــوت مي کنم که از ايـــن محصــــول بسيار بي نظير و فوق العاده و ديگر محصولات ديدن کنيد از اين فرصت استفاده کنيد، به راحتي خريد کنيـــد و يک خريد لــذت بخــش را تجربه کنيد ... شما مي توانيد با خيالي آسوده توضيحات تمامي محصولات موجود را مشاهده کنيد... ما 24 ساعته در دسترستان هستيم و تا پايان مراحل خريد در کنارتان مي مانيم در خــــانــــه سفـــارش دهــيـــــد ، در خـــــانـــه دريافــــت کنيـــد و در خـــانــه پرداخــــت کنيد... شــــــــــــــــاد و پيــــــــــــــــروز باشـــــــــــــــــيد.....
مامان ويانا
18 شهریور 93 8:10
سلام عزیزم تسلیت عرض میکنم انشاء اله سفر بعدی به اراک برای شادی باشد.
مامان ويانا
18 شهریور 93 8:11
سلام رادین جونم ویانا خیلی پارک امیر کبیر را دوست دارد طفلکی بچه ام خانه جدید خیلی احساس قریبی می کند هنوز به جای جدید عادت نکرده.
مینا حسینی
18 شهریور 93 13:38
سلام عزیزم تسلیت میگم رادین جونم تو هم مثل آرتین عاشق پارکی فدات
مامانی
18 شهریور 93 15:06
سلام عزیزم آخی چه سورپرایزای بدی داشتی گلم ایول به این هوش رادینی جوون به این میگن ماشین همه کاره خوب دیگه بعضی وقتها هم میشه به جای صندلی استفاده کرد هر چند تو خونه ما به جای چهار پایه استفاده میشه که بره روش وایسه و از بالا چیزی برداره
مامان علی
18 شهریور 93 23:49
ماشالله رادین باهوش...سفر خوش بگذره. ..این رادین دلمو برده
مامان ترنم
19 شهریور 93 7:26
خدا رحمتشون كنه. هميشه به گردش رادين كوچولو.با مهرسا خوش مي‌گذره؟
زهرا
19 شهریور 93 16:30
عزیزم.......ماشاالله چه بزرگ شده!!! فروردینی ها خیلی بچه های خوبین
نیکــو
22 شهریور 93 12:33
عزیزم تلگرافت و چک کن لطفا