18 آبان -رادینی ماااا
سلام نفسم
خدا را صد هزار مرتبه شکر...بهتری...
وای که این سه هفته مثل کابوس بود برام...
عشقم بابا برات یه کارتون دانلود کرده به اسم گلبولهای سفید... و تو عاشقشی روزی یکی دوبار میبینیش...
کلا یاد گرفتی که کار گلبولهای سفید تو بدن چیه...
فدات شم که اطلاعات عمومیت اینقدر بالاست...
تا میخوایی یه چیزی بخوری میگی مامان این گلبول سفید داره؟؟ یا اینکه میگی کمک گلبول سفیدا میکنه؟؟
شیر میخوری و میگی چون سفیده پره گلبول سفیده...
از این طریق تونستم یه سری چیزا به خوردت بدم...اما این ترفندم باعث نشد تا تو میوه خور بشی متاسفانه...
کارتون گارفیلدم خیلی دوست داری...و از اونجایی که گارفیلد عاشق لازانیاست...دیشب جنابعالی دستور پخت لازانیا دادید و امروز لازانیا نوش جان کردید...
چند روز پیش به بابا میگفتی بابا بازی واسه تبلتم دانلود نکن خیلی زمان می بره ..این استال کن که کمتر زمان ببره....
خلاصه که یه چیزایی میگی که دهن من و بابا باز میمونه...تازه معنی خیلیاشم نمیدونی و بعدش میپرسی خب یعنی چی؟؟
امروز تصمیم داشتم علامتهای چشم پزشکی را باهات تمرین کنم...تا وقتی میبرمت مرکز بهداشت واسه بینایی سنجی راحت بتونی همکاری کنی...
اولش که علامتها را روی تخته وایت بردت میکشیدم اصلا منظورمو متوجه نمیشدی...تا اینکه مامی گفت چنگال بیار تا با چنگال باهاش تمرین کنیم...
خدا را شکر مثمر ثمر واقع شد و تا حدودی یاد گرفتی...
تا دیدی من دارم با چنگال باهات تمرین میکنم سریع بلند شدی و اومدی کنارم و گفتی حالا تو بشین من به جای چنگال با قاشق ازت میپرسم....
و ....
در اخر هم میگفتی من بیایم بینایی سنجی ..خودم چیزی جواب نمیدم..فقط از بقیه می پرسم...
این علامتها هم بجز اون سه تا ،بقیه اشو خودت کشیدی نفسم...
دیشب داشتی بازی میکردی نمیدونم پات به کجا خورد یه خراش کوچولو برداشت...
وای نمیدونی چکار کردی رفتی پمادتو اوردی و تقریبا کلشو زدی به پات...
بعدشم رفتی چوب طبل اتو اوردی و ازش بعنوان عصا استفاده میکردی و میگفتی وااای پام صدمه دیده...
یک لحظه اروم نیایستادی تا عکس درست حسابی ازت بندازم....
اینم پات...
هرکجا انسانی هست فرصتی برای محبت کردن هست...
ﺑﻪ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﺣﻢ ﻛﻨﻴﺪ،
ﺗﺎ ﻛﺴﻰ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﺭﺣﻢ ﻛﻨﺪ
آن عشق که در پرده بماند به چه ارزد؟
عشق است و همین لذت اظهار و دگرهیچ ....