1آذر- سوییت
سلام شیرین زبون مامان جیگرم چند وقتیه که تو عاشق سوییت که همون سوییچ و کلیدا شدی.وای دیگه از دستت تموم کلیدامو گم کردم.تا صدای کلید از تو کیفم میشنوی .سریع میای سراغمو سوییت میخوای. کلید خونمونو نمیدونم کجا انداختیش دیروز هر چی گشتم پیداش نکردم.بایدم میرفتم سوپر برای تو شیر میخریدم.خلاصه بین در آپارتمان بالش گذاشتم تا بسته نشه بعد با تو رفتیم بیرون.در ساختمانم باز گذاشتم.خلاصه با ترس از پشت در موندن.سریع شیرو خریدیم و برگشتیم.خدا را شکر مشکلی پیش نیامد. باورت میشه پریشب سوییچ ماشین را پیدا نمیکردیم.اعصابم بهم ریخته بود.تمام اسباب بازیهاتو گشتم. بابا هم عصبانی شده بود و میگفت که سوییچ مگه اسباب بازی یکسره دست این بچه ا...